عشق فقط حسین

  • خانه 
  • صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین حسین جان 

دل نبستن به خوشنودی مردم

07 بهمن 1403 توسط فاطمه زنگي آبادي

روايت شده كه #لقمان_حكيم ، در سفارش به فرزندش گفت: «به خشنودى و مدح و ذمّ مردم، دل خوش مدار؛ زيرا اين، دستْ يافتنى نيست؛ هر چند انسان در تحصيل آن ، نهايت تلاش خود را به انجام رساند» . 

فرزندش به او گفت: معناى اين سخن چيست؟ دوست دارم براى آن ، مَثَلى يا كارى و يا سخنى را ببينم. 

لقمان به او گفت: «من و تو بيرون برويم» . 
بيرون رفتند و لقمان عليه السلام حيوانى را كه با آنها بود، سوار شد و پسرش را پياده رها كرد تا پشت سر او بيايد . بر گروهى گذر كردند، كه آنها گفتند: عجب پير سنگ دل و بى رحمى است ؛ خودش كه قوى تر است ، سوار حيوان شده و بچه را پياده رها كرده! اين ، كار بدى است . 

لقمان به فرزندش گفت: «آيا سخن آنان را شنيدى كه سوار شدن من و پياده رفتن تو را بد شمردند؟» . 

گفت: آرى. 
لقمان عليه السلام گفت: «حال ، تو سوار شو تا من پياده بيايم» . 

فرزند ، سوار شد و لقمان ، پياده راه افتاد تا اين كه بر گروه ديگرى گذر كردند، و آنها گفتند: عجب پدر و فرزند بدى هستند! پدر به اين دليلْ بد است كه بچه را خوب ادب نكرده و او سوار شده و پدر را پشت سر خود ، پياده رها كرده، در حالى كه پدر ، سزاوار احترام و سوار شدن است. فرزند نيز بد است ؛ زيرا او با اين حال، عاقّ پدر شده است. بنا بر اين، هر دو ، كار بدى كرده اند. 

آن گاه ، لقمان به فرزندش گفت: «شنيدى؟» . 

گفت: آرى . لقمان گفت: «حال ، هر دو با هم ، سوار حيوان مى شويم» . 

سوار شدند و وقتى بر گروهى ديگر گذر كردند، آنها گفتند: عجب! در دل اين دو سوار، رحمى نيست و از خدا بى خبرند؛ هر دو ، سوار اين حيوان شده اند و خارج از توان، از آن ، بار مى كشند. بهتر بود يكى سوار شود و ديگرى پياده برود . 
لقمان گفت: «شنيدى؟» . 

گفت: آرى. آن گاه گفت: «حال ، بيا حيوان را بدون سواره، از پشت سر برانيم» . 

چنين كردند و وقتى بر گروهى گذر كردند، آنها گفتند: اين كارِ اين دو شخص ، عجيب است كه حيوان را بدون سواره رها كرده اند و خودشان پياده مى روند. در هر حال، آنها را مذمّت كردند. 
لقمان به فرزندش گفت: «مى بينى كه تحصيل رضايت مردم ، محال است . پس به آن اعتنا نكن و به جلب رضايت #خداوند ـ جلّ جلاله ـ مشغول باش ، كه كسب و كار و سعادت و خوش بختىِ دنيا و روز حساب و سؤال ، در آن است» .
📚فتح الابواب : ص 307 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 433 ح 27 .

 نظر دهید »

سلام امام زمانم 

07 بهمن 1403 توسط فاطمه زنگي آبادي

🔹‌تو بیا تا گره از کار دلم وا گردد

🔹‌سبب وصل به دلدار مهیا گردد

🔹‌دمد از خاک، گل و سبزه به یُمن قدمت

🔹‌آسمان آبی و خوشرنگ چو دریا گردد

🔹‌چشمها منزل خورشید جمال تو شود

🔹‌عالمی خیره به تو ،غرق تماشا گردد

🔹‌یوسف خویش به نسیان بسپارد یعقوب

🔹‌غرق در حُسن رخ یوسف زهرا گردد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

 نظر دهید »

حدیث

07 بهمن 1403 توسط فاطمه زنگي آبادي

❤️امیرالمؤمنین علی علیه السلام :   

   

☀️ فِي صِفَةِ الْمُؤْمِنِ الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَيْ‏ءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَيْ‏ءٍ نَفْساً
🌓شادی مومن در چهره او، و اندوه وی در دلش پنهان است، سینه اش از هر چیزی فراخ تر، و نفس او از هر چیزی خوارتر است.
📚 حکمت 333

 نظر دهید »

حکایت تاجر متوکل 

07 بهمن 1403 توسط فاطمه زنگي آبادي

✨در زمان پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله و سلم مردی هميشه متوكل به خدا بود و برای تجارت از شام به مدينه می آمد. روزی در راه دزد شامی سوار بر اسب، بر سر راه او آمد و شمشير به قصد كشتن او كشيد.
✨تاجر گفت: ای سارق اگر مقصود تو مال من است، بيا بگير و از قتل من درگذر. 
✨سارق گفت: قتل تو لازم است، اگر ترا نكشم مرا به حكومت معرفی می كنی. 

📗  

✨تاجر گفت: پس مرا مهلت بده تا دو ركعت نماز بخوانم؛ سارق او را امان داد تا نماز بخواند. مشغول نماز شد و دست به دعا بلند كرد و گفت: بار خدايا از پيامبر صلی الله عليه و آله و سلم تو شنيدم هر كس توكل كند و ذكر نام تو نمايد در امان باشد، من در اين صحرا ناصری ندارم و به كرم تو اميدوارم. 
✨چون اين كلمات بر زبان جاری ساخت و به دريای صفت توكل خويش را انداخت، ديد سواری بر اسب سفيدی نمودار شد، و سارق با او درگير شد.
✨آن سوار به يك ضربه او را كشت و به نزد تاجر آمد و گفت: ای متوكل، دشمنخ خدا را كشتم و خدا تو را از دست او خلاص نمود. 
✨تاجر گفت: تو كيستی كه در اين صحرا به داد من غريب رسيدی؟ 

گفت: من توكل توام كه خدا مرا به صورت ملكی در آورده و در آسمان بودم كه جبرئيل به من ندا داد: كه صاحب خود را در زمين درياب و دشمن او را هلاك نما. 

الان آمدم و دشمن تو را هلاك كردم، پس غايب شد. 

📗  

✨تاجر به سجده افتاد و خدای را شكر كرد و به فرمايش پيامبر صلی الله عليه و آله و سلم در باب توكل اعتقاد بيشتری پيدا كرد. پس تاجر به مدينه آمد و خدمت پيامبر صلی الله عليه و آله رسيد و آن واقعه را نقل كرد، و حضرت تصديق فرمود.
✨آری توكل انسان را به اوج سعادت می رساند و درجه متوكل درجه انبياء و اولياء و صلحاء و شهداء است.

 نظر دهید »

یاد خدا

07 بهمن 1403 توسط فاطمه زنگي آبادي

❣«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»
استادی می فرمود :

این آیه معنایش این نیست

که با ذکر خدا دل آرام می گیرد 

این جمله یعنی خدا می گوید:

جوری ساخته ام تو را که 

جز با یاد من آرام نگیری…!!

تفاوت ظریفی است!

اگر بیقراری؛ 

اگر دلتنگی؛ 

اگر دلگیری؛

گیر کار آنجاست که هزار یاد، 

جز یاد او، در دلت جولان می‌دهد…🍃🍃🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 33
  • ...
  • 34
  • 35
  • 36
  • ...
  • 37
  • ...
  • 38
  • 39
  • 40
  • ...
  • 150
آبان 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30

عشق فقط حسین

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس