عشق فقط حسین

  • خانه 
  • صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین حسین جان 

نماز شب 

02 مرداد 1400 توسط فاطمه زنگي آبادي

✅ آیت الله بهجت (ره):
گوی سبقت را نماز شب خوانها ربودند مخفیانه، نماز شب مفتاح توفیقات است. 

 نظر دهید »

تلنگر

02 مرداد 1400 توسط فاطمه زنگي آبادي

گنجشک ازباران پرسید:

کارِ تو چیست؟
باران با لطافت جواب داد:

تلنگر زدن به

انسان هایی که آسمان خدا را از

یاد برده اند..

 نظر دهید »

واکنش جالب حضرت آقا وقتی همسر شهید از مظلومیّت ایشان می‌گوید!

02 مرداد 1400 توسط فاطمه زنگي آبادي

? در دیدار خانواده شهدای مدافع حرم رهبر انقلاب به نوبت اسامی را می‌خواندند. رهبر انقلاب از روی کاغذ خواندند شهید مجید مختاربند! حال شما خوبه؟ همسر شهید می‌گوید: توفیقی بود حاج آقا که خدمتتون رسیدیم. رهبر انقلاب می‌گویند: توفیق ما بود که خدمت شما رسیدیم. همسر شهید می‌گوید: شما بزرگوارید. ما به فکر #مظلومیت شما هستیم. متأسفانه برخی خواص متوجّه وظیفه‌شان نیستند و این شما را زجر می‌دهد. شما تحت فشار هستید. آقا با خنده جواب می‌دهند: حالا خواص را خدا ان‌شاءالله هدایت کند امّا برای مظلومیت من اصلاً غصّه نخورید؛ بنده اصلاً مظلوم نیستم. فشار [هم] که همیشه تحت فشاریم امّا الحمدلله زورشان به ما نمیرسد. و حضار می‌خندند.?
⭕️ ۱۶ آذر ۱۳۹۵ در جمع خانواده شهدای مدافع حرم

 نظر دهید »

نحوه‌ی اطلاع رهبر انقلاب از شهادت حاج قاسم

02 مرداد 1400 توسط فاطمه زنگي آبادي

 

? چند دقیقه بعد از شهادت #حاج_قاسم، قضیه به یکی از فرزندان رهبر انقلاب اطلاع داده می‌شود. ایشان به منزل رهبر انقلاب می‌روند و مشاهده می‌کنند که رهبر انقلاب، مشغول خواندن نماز شب هستند، لذا خبر شهادت حاج قاسم را بر روی یک کاغذ نوشته و در کنار سجاده نمازشان قرار می‌دهند.

رهبر انقلاب پس از پایان نماز خود، متن کاغذ را می‌خوانند و به نماز شب‌ خود ادامه می‌دهند. ایشان بعد از اذان و خواندن نماز صبح پیگیر جزئیات بیشتر شهادت حاج قاسم سلیمانی از مسئولین مربوطه می‌گردند. گفته می‌شود رهبرانقلاب در روز تشییع پیکر مطهر شهدا در تهران با گریه، کمی آرام می‌شوند.

 نظر دهید »

 قانون کامیون حمل زباله

02 مرداد 1400 توسط فاطمه زنگي آبادي

روزی سوار یک تاکسی شدم و به سمت فرودگاه رفتیم. ما داشتیم در خط عبوری صحیح رانندگی می‌کردیم که ناگهان یک ماشین درست در جلوی ما از جای پارک بیرون پرید. راننده تاکسی محکم ترمز گرفت. ماشین سر خورد و دقیقاً به فاصله چند سانتیمتر از ماشین دیگر متوقف شد! راننده ماشینِ دیگر، سرش را ناگهان برگرداند و شروع کرد سر ما فریاد زدن.
راننده تاکسی فقط لبخند زد و برای آن شخص دست تکان داد. منظورم این است که او واقعاً دوستانه برخورد کرد. بنابراین، از او پرسیدم: “چرا شما آن رفتار را کردید؟ آن شخص نزدیک بود ماشینتان را از بین ببرد و ما را به بیمارستان بفرستد!”
در آن هنگام بود که راننده تاکسی درسی را به من داد که اینک به آن می‌گویم: “قانون کامیون حمل زباله.”
او توضیح داد که بسیاری از افراد مانند کامیون‌های حمل زباله هستند. آنها سرشار از ناکامی، خشم و ناامیدی (زباله) اطراف می‌شوند. وقتی زباله در اعماق وجودشان تلنبار می‌شود، آنها به جایی احتیاج دارند تا آن را تخلیه کنند و گاهی اوقات روی شما خالی می‌کنند.
به خودتان نگیرید. فقط لبخند بزنید، دست تکان بدهید، برایشان آرزوی خیر بکنید و بروید.

زباله‌های آنها را نگیرید و به افراد دیگر‌ی در سرکار، منزل یا توی خیابان‌ها پخش نکنید.
حرف آخر این است که افراد موفق اجازه نمی‌دهند که کامیون‌های زباله روزشان را بگیرند و خراب کنند. افرادی که با شما خوب رفتار می‌کنند را دوست داشته باشید و برای آنهایی که رفتار مناسبی ندارند، دعا کنید.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 93
  • 94
  • 95
  • ...
  • 96
  • ...
  • 97
  • 98
  • 99
  • ...
  • 100
  • ...
  • 101
  • 102
  • 103
  • ...
  • 139
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

عشق فقط حسین

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس