عشق فقط حسین

  • خانه 
  • صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین حسین جان 

داستان

15 تیر 1397 توسط فاطمه زنگي آبادي

مردی از پروردگار درخواست نمود تا به او بهشت و جهنم را نشان دهد. خداوند پذیرفت. 
فرشته ای مأمور این کار شد و او را وارد جایی نمود که جمعی از مردم در اطراف یک دیگ بزرگ غذا نشسته بودند. 

همه گرسنه، نا امید و در عذاب بودند. هر کدام قاشقی داشت که به دیگ می رسید ولی دسته قاشق ها بلند تر از بازوی آنها بود، بطوریکه نمی توانستند قاشق را به دهانشان برسانند! 

عذاب آنها وحشتناک بود. خداوند گفت: اینجا جهنم است.
آنگاه مرد از فرشته خواست تا بهشت را به او نشان دهد. 

فرشته او را به جایی دیگر برد که درست مانند مکان اولی بود. 

در آن جا هم یک دیگ غذا بود و جمعی از مردم با همان مشخصات، یعنی همان قاشق های دسته بلند، که دسته قاشق ها بلندتر از بازوهای مردم بود، ولی در آنجا همه شاد و سیر بودند!
آن مرد پرسید: من نمی فهمم، چرا مردم در اینجا شادند، در حالی که در مکان قبلی بدبخت هستند، با آنکه همه چیزشان یکسان است؟!
فرشته تبسمی کرد و گفت: 

خیلی ساده است، در اینجا آنها یاد گرفته اند که یکدیگر را تغذیه کنند! هر کسی با قاشقش، غذا در دهان دیگری می گذارد و همه سیر و شادند!..

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

عشق فقط حسین

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس